Friday, March 26, 2010

نوروز

به نام خداوند جان وخرد
دوستان خوبم؛سالی گذشت و سال دیگری در رسیده است.در خود چندان توانایی نمی بینم که پیامی در خور شما ارجمندان بنویسم.بهتر آن دیدم که از اندیشه ی سترگ فردوسی بزرگ کمک گرفته و برخی ازابیاتی را که بسیار دوست می دارم به شما پیشکش کنم.
فردوسی حکیم اندیشه و زندگی است.حکیم کسی است که برای اثبات سخنش استدلال نمی کند ؛زیرا قدر و سترگی او سرمایه پذیرش سخنانش می باشد و آنان که او را در نیافته اند؛لابد استدلال های او را نیز در نخواهند یافت .
واندیشیدن از آن رو که بسیار به نیندیشیدن خو گرفته ایم ،آنچه که در پیرامون ماست را گواه این سخن می گیرم؛داروی نا خرسندی ها و نا کامی های این زمانه همگان می دانم.
و زندگی گستره ای است که تنها یکبار بخت گذر آن را داریم بی هیچ تردیدی،و هر چه هست بازتاب منش ماست در پیرامون ما و این منش بی هیچ تردیدی بر ساخته ی اندیشه های ماست.
آنچه از ما بر می آید حاصل کنش و واکنش های درون ماست به خود و پیرامونش .و اندیشیدن تنها راه هموار ساختن راهی است که باز بی تردید در برابر ماست.و نیز وانهادن این راه به سبکباری و خرسندی در نا گزیری به نام مرگ که باز بی تردید در راه است.
چنین است که فردوسی وسخن او را چشمه ی پاکی برای آبیاری اندیشه هایمان می دانم و پذیرش این سخن را به اعتبار او وامی گذارم.
سالی را که در پیش داریم با سخن های آغاز می کنم و پیش از هر چیز با نام خداوندی که در اندیشه ی او چنین نزدیک است:
جهان را بلندی و پستی تویی
ندانم چه ای هر چه هستی تویی
و نیز:
زخشنودی ایزد اندیشه کن
خردمندی و راستی پیشه کن
و چه زیبا ما را به یکدیگر سفارش می کند که ما مردمانی با هم:
همه سود مندی ز مردم بود
چو او گم شود نیکوی گم بود
و درمان هایی بسیار کار آمد بر زخمهای روز گار:
خرد باید و دانش و راستی
که کژی بکوبد در کاستی
این خرد را کجا بیابیم:
بیاموز و بشنو ز هر دانشی
که یابی ز هر دانشی رامشی
دانش از ریشه دانستن است و دانستن آگاهی است.و نشانه آگاهی منش نیک است.و منش نیک را با سه کار بپروریم که آن سه فرمان جاودان این است که :
پندار نیک؛گفتار نیک،کردار نیک
همین.
یا حق

No comments: